کتاب «ویتگنشتاین و حکمت» در پی به تصویر کشیدن ارتباط میان تفکر و زندگی ویتگنشتاین با حکمت است. به گفته حسینی، نویسنده این اثر، آرمان و تلقی این فیلسوف آلمانی از زندگی و فلسفه به گونهای است که میتوان نام «حکمت» را بر آن گذاشت.
وی در تشریح مطالب کتابش گفت: این نوشتار که در چهار فصل سامان یافته، مقدمه آن به بیان مفهوم حکمت و سابقه مباحث کتاب میپردازد. فصل نخست برداشتهای ویتگنشتاین درباره این واژه که به حدود بیست مفهوم میرسد را بیان ميکند و از مجموعه آنها فهمی به دست میدهد.
حسینی ادامه داد: برای بررسی ارتباط فلسفه ویتگنشتاین با مفهوم حکمت، تلقی او از زندگی و ارتباط زندگی خودش با حکمت از نظر گذرانده شدند و به این ترتیب به این سوال که «آیا ویتگنشتاین حکیم بود یا خیر؟» پاسخ داده شده است.
وی گزیدهای از سخنان ویتگنشتاین که 250 جمله قصار شامل میشود را از بخشهای دیگر این اثر برشمرد و گفت: این جملات از لابهلای آثار او انتخاب شده و رنگ و بویی حکمتآمیز دارند که ممکن است جذابیتی برای غیر متخصصان در حوزه فلسفه در مطالعه این کتاب ایجاد کند.
حسینی ادامه داد: در این کتاب به دنبال اثبات ادعای حکیم بودن ویتگنشتاین نبودهام، اما با به دست آمدن شواهدی از زندگی و افکار او، دستکم میتوان مدعی شد که وی دوستدار حکمت بود. وی به معنای واقعی کلمه یک فیلسوف است و آرمان و تلقیاش از زندگی و فلسفه به گونهای است که می توان نام «حکمت» را بر آن گذاشت.
مترجم کتاب «در باب یقین» در تعریف اجمالی حکمت گفت: حکمتی که از آن سخن میگوییم، به امور عملی و مهم زندگی باز میگردد. در واقع، حکمت با عمل همراه است و حکیم، مرد عمل نیز هست و رسیدن به یک زندگی خوب، هدف غاییاش را شکل میهد.
حسینی در پاسخ به این سوال که آیا «می توان ویتگنشتاین را فردی با ویژگیهای برشمرده شده برای یک حکیم دانست؟» گفت: این فیلسوف، فردی خاص بود و نظیر سایر افراد نقاط مثبت و منفی بسیار داشت، اما نکته مهم درباره وی این است که او از وضعیتاش بسیار آگاه و مدام در پی شناخت خودش بود. ویتگنشتاین همواره در پی رفع معایبش بود و همین امر نشان دهنده آرزومند بودن یک زندگی خوب است. نام این تلاش را م توان دوستدار بودن حکمت گذاشت.
مترجم کتاب «برگهها» ادامه داد: در نگارش این کتاب از کارهای غیر حکیمانه ویتگنشتاین نیز غافل نبوده و برخی از آنها را در پاورقی کتاب ذکر کردهام. بیشتر تلاشم در این کتاب ذکر حرفها و برخوردهای حکمتآمیز وی بود که نزد شاگردان و دوستانش بیان میکرد، اما به هر حال در کنار رفتارهای حکیمانه، شاهد رفتارهای دور از حکمت او نیز نظیر سایر انسانها نیز هستیم.
حسینی با بیان این که «درباره هر فیلسوف قرن بیستم نمیتوان چنین پژوهشی را انجام داد» گفت: از ابتدای آشنایی با آثار و آرای ویتگنشتاین، فکر چنین پژوهشی درباره وی به ذهنم خطور کرد و با انجام آن موفق شدم احساس اولیهام مبنی بر حکمتآمیز بودن زندگی ویتگنشتاین را تأیید کنم.
نظر شما